بیاخلاقی یک اصلاحطلب به نام اخلاق دعایی/ باید از انقلابیگری گذشت و به اصلاحطلبی رسید!
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۰۷۸۹۰
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، درگذشت سید محمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات برای برخی اصلاحطلبان این فرصت را فراهم آورد تا مثل هر اتفاق تلخ دیگری، دنبال ماهیگیری سیاسی خود باشند. محمدجواد روح، عضو حزب اتحاد ملت و از فعالان رسانهای تندرو، یادداشتی در هفته نامه صدا نوشته و درونیات وهنآلود خود در باره «انقلابیگری» و «جوانان مؤمن و انقلابی» را بیرون ریخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدجواد روح از مدح دعایی شروع کرده و نوشته که «داستان دعایی، داستان «شدن» است» و بعد، دلخواه خود در سیاست را به دعایی نسبت داده است: «داستان دعایی برخلاف آنچه گفتهاند، داستان کنار هم نشاندن اصلاحطلبی و انقلابیگری در لباس میانهروی نیست که پنبه و آتش را نمیتوان کنار هم نشاند. داستان گذشتن از انقلابیگری و رسیدن به اصلاحطلبی و میانهروی است.»
او انقلابیگری را «پیلهای» دانسته که برای رشتن ابریشم باید از آن «گذشت»؛ و این به زعم او گذشتن دعایی از انقلابیگری را «رشد انسان انقلابی» دانسته و انقلابیگری را برای دوران «خامی» و «جوانی» توصیف کرده است. او انقلابیگری کنونی را «کسب و کار» و انقلابیهای کنونی را «دعاگویان» و «ادعاگویان» خطاب کرده است.
سنتگرایان و فقاهتیها عنوان دیگری است که او برای انقلابیهای قبل انقلاب به کار میبرد و میگوید «تا پاک خواندن خود و نجس دانستن غیرخود پیش رفتند» و بعد، در تهمتی آشکار میگوید که «بعد از انقلاب هم به حکم دادن و زندان انداختن و اعدام کردن پرداختند.»
آنچه او پاکی خود و نجس خواندن غیرخود توسط انقلابیون مینامد، حکم شرعی اسلام در مورد نجاست کفار است و بر همین مبنا، مسلمانان در زندانهای پهلوی با مارکسیستها تعامل نمیکردند. در واقع اصلاً بحث «خود» مطرح نیست تا مبنای نجسی و پاکی باشد، بلکه اعتقاد به خدا موضوعیت دارد؛ معتقدین به وجود خدا، پاک و کفار و انکارکنندگان وجود خدا نجس هستند. اما از همین حکم شرعی هم محمدجواد روح، تحلیل سیاسی درست کرده است!
این هم همانان بعد انقلاب حکم و زندان آوردند که مغالطه روشن است. مگر اداره حکومت بدون دادگاه و زندان میشود؟ البته قابل درک است که محمد جواد روح با سابقه زندان و محکومیت، علاقهمند باشد که در قوه قضائیه کلاً بسته شود!
روح تصمیم امام برای کنار گذاشتن نهضت آزادی از حاکمیت را زیر سؤال میبرد. نویسنده صدا در این زمینه به مخاطب القا میکند که امامخمینی بیآنکه بخواهد تحت تأثیر انقلابیون دهه ۶۰ که پیروان خط امام خوانده میشدند، کانالیزه شده و مجبور به حذف نهضت آزادی از ساحت قدرت شده است! انقلاب را براندازی لقب میدهد، ایدئولوژی را امری سفت و سخت مینامد، اسلام را زیر سؤال میبرد و با تخطئه اسلام و امام و انقلاب، در واقع همه علایق سید محمود دعایی را زیر سؤال میبرد. گرچه مدعی نوشتن در مدح اوست!
از سویی او چنان بی اخلاقانه و رادیکال میتازد و مرزهای صدق و میانه روی و دین را درمینورد که در عمل، هیچ نسبتی با اخلاق و صفا و میانه روی محمود دعایی پیدا نمیکند، گرچه در کلام مدعی مدح او شده است. این هم از تناقضهای اصلاحطلبی رادیکال است، کسی و رفتاری را مدح میکنند که در مسیر آن مدح، همه همان اخلاق مدح شده را لگدکوب میکنند.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: اصلاح طلبان اخلاق محمود دعایی انقلابی گری اصلاح طلبی میانه روی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۰۷۸۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بدجوری دل درد گرفتیم
واژهء انقلابی و انقلابیگری حالا تداعی برونریزی زشتترین رفتارهایی را میکند که در عرف عرفانی و مذهبی ما طرد شده؛ اما حالا شده سکهء روز مثلا انقلابیها. این پدیده را باید نوعی استفراغ ناشی از دلدرد تاریخی خودمان بدانیم. لابد پیامدی منتظر اما نامنظور از انقلاب اسلامی. و تضعیف شرع و نه الزاما اعتقاد مذهبی.
این واگشت به ملکات ردیه و مَنِش نادینامیک، در نبود ذهنیتی پذیرفته شده متناسب با درک زمان و دینامیک در اجتماع، طبیعی است- همین است که آن را از نوع پیامدی منتظر در جامعه میدانم. تحولات مشابه در اروپا مثال بارزی از پیچیدگی و سختی تغییر ذهنیت در جامعهء انسانی است- اوج آن را باید در جامعهای دانست که در آن انسانها دینامیک را درک کردهاند و بهشدت در مقابل نطامهای سلسله مراتبی قدرت و نظامهای مطلقه ایستادند تا نقش کل جامعه در برهمکنششان متجلی شود. این رخدادْ نهایتِ فرایندی است که بیش از نیم هزاره طول کشید در پیامد جنگهای صلیبی. بیش از یک میلیون سوزانده شدند به جرم اینکه شیطان در جسمشان حلول کرده.
چه بدعتگذارانی که زنده در آتش سوزانده شدند- نمونهء آن سوزاندن هشت نفر بدعتگذار در پاریس در حضور اسقف اعظم و رئیس دانشگاه پاریس و بزرگان دیگر در سال ۵۸۹/۱۲۱۰- همزمان با تولد سعدی و هنگام افول سلجوقیان و برامدن خوارزمشاهیان در ایران؛ ما هم حلاج داشتیم (قرن سوم/نهم) اما مرتبهء بزرگی کمیت را مقایسه کنید با میلیونها نفر در اروپا. این وحشیگریها از جنس همان مَنِشی است که در کولوسئوم میبینیم و در هولوکاؤست و حالا هم در غزه: همان که نظریهپردازی شده و زیبا بستهبندیشده در مفهوم «اختیارگرایی» (لیبرتاریانیزم) و «ملکهء پست» (vile maxim) به معنی «همه چیز برای ما و هیچ برای دیگری».
انتظار اینکه با یک کلمهء مردمسالاری، بشود این تحولات را درک کرد اشتباه است. خواهیم افتاد در چاه ملکهء پست و اختیارگرایی و بیاخلاقی (سطح) بالاها (higher immorality) که تجلی آن پوشاندن جنایت و نسل کشی انسانها در غزه تحت نام مردمسالاری است. پس، انتظارمان از زدایش مفهوم وقت و پذیرش دینامیک در اجتماع و تأکید بر شکوفایی فرد در جامعه را متناسب کنیم با توان تغییر ذهنیت انسانها [۱]- و نه فرورفتن به درون؛ هرگاه هم توانی فراهم شد، دست بالاتر از امکان بزنیم.
1. نک نتجه تحقیق جدید را که چگونه منش فکری انسانها وابسته به شبکههای نورونی است:
Gene expression networks regulated by human personality, Nature, Mol Psychiatry, ISSN 1476-5578.
به نقل از هادی صمدی، چگونه میتوانیم خود را بهنحوی بنیادی تغییر دهیم
بیشتر بخوانید:
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902377